Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (3566 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
diffuser
U
منتشر کننده
diffusor
U
منتشر کننده
spreader
U
منتشر کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bug
U
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
bugging
U
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
bugs
U
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
ecl
U
طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر
emitter
U
منتشر کننده پس دهنده امواج
issuant
U
منتشر کننده منتشر شونده
Other Matches
broadcasts
U
منتشر
broadcast
U
منتشر
circulated
U
منتشر شدن
diffusing
U
منتشر کردن
circulate
U
منتشر شدن
diffusing
U
منتشر شده
to make a noise
U
منتشر شدن
spread
U
منتشر کردن
circulates
U
منتشر شدن
inedited
U
منتشر نشده
spreads
U
منتشر کردن
broadcast
U
منتشر کردن
put forth
U
منتشر کردن
incident light
U
نور منتشر
broadcasts
U
منتشر کردن
irradiate
U
منتشر کردن
irradiated
U
منتشر کردن
diffused
U
منتشر کردن
diffuses
U
منتشر شده
diffuse
U
منتشر شده
diffused
U
منتشر شده
get abroad
U
منتشر شدن
diffuse
U
منتشر کردن
give forth
U
منتشر کردن
irradiating
U
منتشر کردن
irradiates
U
منتشر کردن
diffuses
U
منتشر کردن
distributed capacity
U
فرفیت منتشر
unissued
<adj.>
U
منتشر نشده
propagated error
U
اشتباه منتشر شده
unissued shares
U
سهام منتشر نشده
spreads
U
منتشر شدن انتشار
widespreading
U
شایع همه جا منتشر
circumfuse
U
باطراف منتشر کردن
widespread
U
شایع همه جا منتشر
pantropical
U
منتشر درنواحی گرمسیری
pantropic
U
منتشر درنواحی گرمسیری
spread
U
منتشر کردن یا شدن
releases
U
منتشر ساختن رهایی
release
U
منتشر ساختن رهایی
diffusively
U
بطور منتشر و یا مفصل
republish
U
دوباره منتشر کردن
spread
U
منتشر شدن انتشار
released
U
منتشر ساختن رهایی
reported statistics
U
امارهای منتشر شده
spreads
U
منتشر کردن یا شدن
the volume that preceded
U
جلدی که زودتر یاجلوتر منتشر شد
epizootic
U
منتشر شونده درمیان جانوران
blowy
U
بسهولت باطراف منتشر شونده
posthumous
U
منتشر شده پس از مرگ نویسنده
get about
U
ازبستر بیماری برخاستن منتشر شدن
diffusing
U
نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
diffused
U
نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
diffuse
U
نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
diffuses
U
نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
spread
U
[منتشر کردن مایع روی سطح]
the disease threatens to sprea
U
این ناخوشی خطر منتشر شدن دارد
Green Book
U
مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
This dictionary is published(printed) in three volumes.
U
این فرهنگ زبان درسه جلد منتشر گردیده است
periodicals
U
مجلاتی که بصورت دورهای ماهانه سه ماهه سالانه و ... منتشر میشوند
lightest
U
دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
led
U
دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند
light
U
دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
lighted
U
دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
precedents
U
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
precedent
U
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
hematogenous
U
از خون بوجود امده بوسیله خون منتشر شده
thermionic tube
U
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
propagate
U
منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
propagating
U
منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
propagated
U
منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
propagates
U
منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
Yellow Book
U
مشخصات -CD ROM منتشر شده توسط Philips که حاوی قالب ذخیره سازی داده است و استاندارد ROM-CD XA را می پوشاند
blue book
U
کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
lasers
U
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
laser
U
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
publishes
U
طبع ونشر کردن منتشر کردن
publish
U
طبع ونشر کردن منتشر کردن
published
U
طبع ونشر کردن منتشر کردن
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
broadening
U
وسیع کردن منتشر کردن
broadens
U
وسیع کردن منتشر کردن
broaden
U
وسیع کردن منتشر کردن
circulated
U
دایر کردن منتشر کردن
circulates
U
دایر کردن منتشر کردن
broadened
U
وسیع کردن منتشر کردن
circulate
U
دایر کردن منتشر کردن
to put forth
U
منتشر کردن چاپ کردن
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
twelve tables
U
الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
quarterly journal of economics
U
مجله اقتصادی سه ماهه مجله اقتصادی که هر سه ماه یک بار منتشر میشود
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit
U
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
U
کج کننده واژگون کننده
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilizer
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner
U
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff
U
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
Recent search history
Forum search
2
Some of my translations are missing !
1
WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1
confinement factor
1
معنی lead lag compensator
4
express, overexpression
1
The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2
پن مرطوب کننده
2
پن مرطوب کننده
1
Oem
1
روشنی خیره کننده صنعت
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com